قبل از پاسخ به این پرسش خوب است کمی به این بیاندیشیم که ماهیت رمز ارز چیست؟ کالا یا خدمات به دیگر سخن آیا رمز ارزی عینیت داشته و بر سبیل حقوقدانان مال است؟ دکتر کاتوزیان برای سرقفلی عینیت قائل شده و گرچه دیده نمی شود اما آن را در زمره اموال می داند همین موضوع می تواند در مورد رمز ارزی مانند بیت کوین که خرید آن هم از یک سو نفع عقلایی دارد و هم از سوی دگر قابل داد و ستد است در نظر گرفته شود فلذا می توان گفت رمز ارز نوعی از اموال به شمار می رود اما در نگاهی دیگر رمز ارز وسیله پرداخت است مانند چک و در واقع یک نوع خدمت است و همان کاری را انجام می دهد که نخستین بار پول بابت آن بکار گرفته شد. اما پاسخ سوال عواقب رمز ارزها برای دولت ها پاسخ به همان سوال فلسفی در مورد جواز کاربرد وسایل است اینکه آیا چاقو به ذات بد است؟ چاقو در دست یک جراح نجات دهنده یک زندگی است و قاتل با توسل به همان زندگی فردی را پایان می دهد؛ در مورد رمز ارزها نیز کم و بیش همین موضوع عینیت دارد و در واقع 5 ویژگی برشمرده برای رمز ارزها درواقع تهدیدهای بالقوه برای دولت ها به شمار می روند:
1 برگشت ناپذیری برای دولت ها مورد قبول نیست چون هم از بعد ابطال معاملات دولت ها ترجیح می دهند امکان ابطال یک عمل حقوقی را داشته باشند و هم از سوی دیگر مثلا در مورد نهادهای امنیتی دولت ها نمی خواهد برخی تراکنش ها دیده شود و رد گیری شود بارها اتفاق افتاده است اراده دولت بر آن بوده است یک تراکنش به نحوی محو شود که گویی اصلا اتفاق نیفتاده است! اما رمز ارز اساساً در ذات خود این موضوع را نه تنها پشتبانی نمی کند که بر عکس در تضاد با آن است و یک بلاک ساخته نمی شود مگر بر روی بلاک قبلی پس امکان هرگونه حذف و حتی تغییر در بلاک قبلی غیر ممکن است.
2 ناشناسی؛ این ویژکی هم مخاطرات امنیتی برای دولت ها دارد و هم فرصتی برای آنها فراهم می سازد مثلاً برای کشوری مثل ایران ناشناسی باعث می شود بتواند از بازار آزاد خرید کند بدون آنکه فروشنده دچار ریسک نقض تحریم های ایران شود! اما رویکرد دیگر این ویژگی معاملات غیر قانونی است! هرچند به تعبیر استاد آزمایش قانون ماهیتی اعتباری دارد و در ذات خود تغییر را امری محتوم می داند اما برای هر دولتی صیانت از آن یک ارزش است و حال آنکه بستر رمز ارز مانع این امر بوده و مثلاً هم یک فرد ممنوع المعامله می تواند از این بستر استفاده کند که یک واقعه مدنی نا میمون برای دولت است و هم یک گروه تبهکار می تواند بدون احتمال شناسایی شدن و در خفای کامل مایحتاج خود را تهیه نماید چه آنکه عملاً نیز رشد اولیه رمز ارزها در فضای دارک وب (بستری از اینترنت که دسترسی آن همگانی نیست و نوعا برای هکرها و گروه های جنایتکار مهیاست) بوده و تهیه آلات و ادات جرم و یا فروش اشیای ممنوعه را تسهیل نموده است.
3 سرعت و جهانی بودن نیز تهدید جدی برای دولت ها دارد چون از یک سو اموال تحصیل شده از اعمال حقوقی غیر منطبق با قانون محلی را به کسری از ثانیه از امکان بازداشت مصون می کند و عملاً نهادی مثل تامین خواسته که بسیار مورد استفاده وکلا در دعاوی است را ممتنع و غیر کارآمد می سازد نهادی که به موجب آن اموال خوانده تا پیش از صدور رای تامین می شود تا در صورت محکومیت، اجرای حکم تسهیل گردد. بعلاوه این موضوع در مورد جرایم نیز حائز اهمیت است چراکه اموال ناشی از جرم به سهولت و بدون امکان ردیابی از مرز سرزمینی عبور خواهد کرد اما شاید مهم ترین دغدغه دولت ها؛ ذات آنها باشد چراکه در بستر رمز ارز چیزی به اسم پول ملی و سیاست های پولی معنی نخواهد داشت و در یک نگاه ژول ورنی چه بسا رمز ارز آغازی بر پایان اقتدار دولت های سرزمینی باشد! مثلا فرض کنید یک دهم واحد رمز ارز بهای یک کالا در آلمان باشد حتما شما برای تهیه آن کالا در ژاپن بازهم یک دهم واحد رمز ارز پرداخت خواهید کرد چراکه تعرفه واردات و نرخ تسعیر ارز و اموری مانند آن متکی به نظام پولی بانکی است و در مورد رمز ارز اساساً چنین نظامی وجود ندارد!
4 غیر قابل هک شدن رمز ارزها به معنی آن است که تصمیم های پولی دولت ها دیگر ممکن نخواهد بود. بله هک نشدن یک روی سکه است یعنی اشخاص عادی نمی توانند پول تقلبی تولید کنند اما روی دیگر سکه محدود شدن دولت ها در جعل اسکناس است! بدین توضیح که سیاست های مالی دولت ها اقتضا می کند در برهه ای از زمان پول بدون پشتوانه چاپ کنند که گرچه به آن نمی توان گفت جعل صورت گرفته اما حتما می توان صفت تقلب را برای آن استفاده کرد. سالهاست پشتوانه پول دیگر طلا نیست اما نظام های اقتصادی ارزش پول را از تولید ناخالص ملی و سایر مولفه های اقتصادی استخراج می کنند ولی اراده دولت به راحتی می تواند بالاتر از این مفاهیم قرارگرفته و پول بدون پشتوانه به اقتصاد تزریق شود ولی در نظام مالی مبتنی بر رمز ارز البته اگر آن را پول بدانیم ( و برای رمز ارز ماهیت کالا قائل نشویم) چنین امری امکان ندارد و در واقع این اهرم که به ضرورت می توانست مورد استفاده دولت باشد عملاً از بین می رود.
5 بدون اجازه بودن (مجوز گریزی) رمز ارز گرچه برای نوجوانان و حتی سنین کمتر جذاب است ولی برای دولت ها ترسناک خواهد بود چون از یک سو دولتی خود خوانده مانند داعش می تواند در کشوری مثل آمریکا سلاح خریداری کند و از سوی دیگر دولت نیز نمی تواند حتی برای مصالح ملی مانع داد و ستد یک شهروند شود مثلاً قانون تجارت برای تاجر ورشکسته مقرر داشته است از تاریخ توقف از هرگونه معامله به ضرر هیات غرما (کسانی که به آنها بدهکار است) منع می شود و دیگر نباید در اموال خود تصرف کند حتی تاجر ورشکسته اجازه ندارد برای دعاوی خود وکیل دادگستری اختیار کند و این کار بر عهده اداره تصفیه است اما در بستر رمز ارز او بدون نیاز به استعلام از هر مرجعی در حالی که مطلقا ممنوع المعامله است می تواند خرید و فروش خود را ادامه دهد و چه بسا خسران بیشتری به غرما وارد آورد.